کد مطلب:295805 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

حدیث 03


سلمان می گوید: عمار به من گفت... فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام عرض كرد:

«اعلم یا اباالحسن، ان الله تعالی خلق نوری و كان یسبح الله- جل جلاله- ثم اودعه شجره من شجر الجنه فاضاءت، فلما دخل ابی الجنه، اوحی الله تعالی الیه الهاما: ان اقتطف الثمرة من تلك الشجرة، و ادرها فی لهواتك، ففعل، فاودعنی الله سبحانه صلب ابی صلی الله علیه و آله و سلم، ثم اودعنی خدیجه بنت خویلد،فوضعتنی. و انا من ذلك النور...» [1] .

- ای اباالحسن، بدان كه خداوند متعال نور مرا خلق نمود و پیوسته مشغول تسبیح حق- جل جلاله- بود، سپس آن نور را در یكی از درختهای بهشت نهاد و


آن درخت نورافشانی كرد. و هنگامی كه پدرم داخل بهشت شد، خداوند متعال به وی وحی الهام می كرد كه: آن میوه را از آن درخت بچین و در دهان بگردان، و او چنان كرد. به این ترتیب خداوند مرا در صلب پدرم صلی الله علیه و آله و سلم به ودیعه گذاشت و وی نیز این ودیعه را به خدیجه دختر خویلد سپرد، تا اینكه من از ایشان متولد شدم. من از آن نور هستم...


[1] بحار الانوار، ج 43، ص 8، روايت 11.